خورد زمین. جوری دستش رو آسفالت کشیده شد که اگه چشمش به مامانش میفتد یا مخصوصا باباش، حتما شروع می کرد به گریه.
ولی چشمش افتاد به دست کر و کثیفی که دراز شده بود جلوش تا بلندش کنه